هدیه آسمونی

از هدی بگم که...

1393/5/15 16:05
نویسنده : فهیمه
100 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دخترکم خوبی مامانی؟ خیلی دوستت دارم جیگرم. شبانه روز مواظبتم که طوریت نشه عزیزکم.. الهی قربونت برم مامانی که اینقدر خانومی... فکر کنم قراره دختر حرف گوش کن و دلسوزی باشی دخترکم... می دونی چرا؟ چون اصلا اذیتم نمی کنی مامان جونم...  تو ماهی کوچولوی مهربون منی... وقتی توی دلم تکون می خوری من کیف میکنم... روحم پر می کشه... دقیقا مثل یه ماهی خیلی آروم و با آرامش توی دلم شنا می کنی...از این ور می ری به اون ور... یهو ناز می کنی خودتو یه وری می کنی و قلمبه میشی یه گوشه... وای که چه حالی داره... منم یه سره دوربین دستمه و دارم از این حالتات فیلم می گیرم جیگر من... ایشالا دنیا که اومدی و بزرگ شده همه اینا رو نشونت می دم مامانی... ولی خوب هدی جونم گاهی وقتا ام دوس داری شیطونی کنی همین طور که داری آروم حرکت می کنی یه دفعه یه لگد باحال میزنی بهم... جوری که پوستم میپره بالا... یه وقتایی هم یه جورایی بی تاب میشی... مثلا وقتی خم و راست می شم هی با دست و پای کوچولوت منو می زنی... انگار خوشت نمیاد من خم میشم...  اکثرا هم سمت راست شکمم هستی... این یعنی اینکه همیشه دست راست منی... کمک کارمی.. الهی که من قربونت برم مامانی... منتظرتم که به دنیا بیایی و بگیرمت توی بغلمو بوست کنم عشق مامان...

دوستت دارم.... می بوسمت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)